صبح بیمارستان بودم تا ظهر.

ظهر اومدم یه تکه ماهی انداختم برای نهارم و همزمان برای شام کشیک فردا شبم شروع کردم کشک بادمجان درست کردن.

یه کم درس خوندم.

یه چرت زدم. 

رفتم کلاس سه تار.

اون سوتی عظیم رو دادم.

برگشتم لباسهای کثیف رو جمع کردم ، شستم ، پهن کردم.

شال قرمز رنگ و مانتوی آبی طرح دارم رو پوشیدم و دو ساعت با دوستم بی وقفه رفتیم پیاده روی و یه بستنی زدیم بر بدن و برگشتم.

تند تند برای نهار فردام خوراک کاری درست کردم.

حمام کردم.

لاک زدم .

و الان دراز کشیدم و به این فکر میکنم که چقدر دلم آلبالو میخواد که بیارم تو تختم ، نمک بزنم و بخورم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سلام برمهدی خرید پستی راحت اتاق کوچک tanhaie maghroor گروه هوافضا شهید قاسم سلیمانی باربری تهران - اتوبار تهران Joe Drew