۱=ساعت سه صبح تریاژ اومد گفت یه مریض اومده میگه یه چیزی تو گوشش گیر کرده، میایین ببینین چیه براش پرونده بزنم نزنم ؟ :/ 
اینترن فیکس اورژانس روی میز خوابش برده بود ، گفتم من میام میبینمش.
رفتم تو دلم فحش ن که سه صبح اخه چی تو گوشت گیر کرده ؟؟ 
دیدم یه آقای ۵۰ ساله با پیژامه و دمپایی رو به رومه :)) 
گفتم چی گیر کرده تو گوشت بابا ؟؟؟ 
گفت پاشدم برم گلاب به روت توالت ، پام رفت رو یه چیزی دیدم گوش پاک کنه ، برداشتم کردم تو گوشم تو راه تا برسم توالت، خود سیخش درومد ولی اون پنبه اش قلفتی موند تو :))
من
سه صبح
پنبه ی قلفتی  
گوش پاک کن  

۲=یه پسر ۷ ساله اومده بود لوبیا تو مماخش گیر کرده بود.
بهش گفتیم چرا لوبیا کردی تو دماغت؟؟؟ 
داداش ۹ ساله اشم بیرون ایستاده بود.
داد زد گفت داشتم با اون بیشعور گل یا پوچ بازی میکردم  
ماها ترکیده بودیم از خنده.
خواسته داداشش ببازه گفته بذار بکنم تو دماغم که جفت دستهام پوچ باشه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قالیشویی غرب تهران بوشهر درس سرزمینم ایران جاویدان جی اس ام فایل - GSM file VIP دوربین های دیجیتال JOKESSTAN Metal spinning product Sara yingxiaodaohangye Cindy