زندگی ای که ۶ ساله برای خودم درست کردم، زندگی ای پر از آرامشه.

میرم،میام، سرم تو کار خودمه، روابطِ آرومِ خودم رو دارم.

درسته دغدغه ها و استرس های زیادی دارم ، اما بهشون میگم استرس های طبیعی، و جوری زندگی کردم این مدت که استرس های غیر طبیعی حتی الامکان بهم وارد نشه.

الان چند روزیه که اومدم تهران پیش مامان بابا استراحت کنم.

ولی راستش زودتر میخوام برگردم خونه ی خودم.!!!

با پدر و مادرم کوچکترییین مشکلی ندارم ، اما حواشی خانوادگی اذیتم میکنه.

از این حواشی مسخره که کسی تو فامیل آزار میرسونه و استرس وارد میکنه.

من اصلا کشش چنین حواشی ای رو ندارم حقیقتا.

آرامشم رو به هم میزنه.

و خب هرکس آرامشم رو به هم بزنه سریعا کنار گذاشته میشه.

الان جوری شده که خیلی ریلکس با خیلی ها قطع ارتباط کردم،در حدی که اعلام میکنم در مکان ها و محفل هایی ک حضور دارن شرکت نمیکنم و دیگه جایگاهی تو خونه ی ما ندارن.

به نظرم آرامش آدم از همه چیز مهم تره !

چرا یک عده این مدلین؟ 

آروم نشستی سر جات، شروع میکنن سیخ زدن ؟ 

شما هم تو فامیل و خانواده از این حواشی ها دارین ؟ 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گاهی برای دلم مینویسم فرش ماشینی کاشان ونوس هنر هفت رنگ رویال دانلود رمز ارز خط خطی های یک serek